افسردگی پس از سکته مغزی
افسردگی پس از سکته مغزی یک بیماری روانشناختی و نوعی احساس ناامیدی است که در عملکرد افراد اختلال ایجاد می کند.
ترجمه و تألیف: دکتر امیررضا نبی قدیم (پزشک عمومی)
سکته مغزی یک بیماری جدی و تهدیدکننده حیات است که در اثر اختلال در خونرسانی به بخشی از مغز ایجاد می شود. افراد بعد از سکته مغزی اغلب با عوارض متعددی از جمله مشکلات حرکتی، از دست دادن حافظه، درد و اختلالات تکلم یا درک زبان دست و پنجه نرم می کنند. مطالعات همچنین بروز مشکلات سلامت روان پس از سکته مغزی را نیز شایع دانسته اند.
افسردگی پس از سکته مغزی (Post Stroke Depression) یک بیماری روانشناختی و نوعی احساس ناامیدی است که در عملکرد افراد اختلال ایجاد می کند.
این بیماری معمولاً تا حد زیادی ناشناخته، تشخیص داده نشده و درمان نشده باقی می ماند. حدود یک سوم از بازماندگان سکته مغزی دچار افسردگی می شوند.
افسردگی پس از سکته مغزی می تواند بلافاصله یا ماه ها و یا حتی سال ها بعد رخ دهد. افسردگی می تواند ناشی از یک تغییر بیوشیمیایی در مغز به دلیل سکته مغزی یا واکنش عاطفی به آن باشد. افسردگی در این بیماران منجر به افزایش میزان مرگ و میر، بهبودی آهسته تر، مشکلات حافظه، نتایج عملکردی ضعیف و کیفیت زندگی پایین تر خواهد شد.
از علائم افسردگی بعد از سکته مغزی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- خلق افسرده و بی انگیزگی؛
- غمگینی، اضطراب یا احساس پوچی مداوم؛
- خستگی یا کمبود انرژی قابل توجه؛
- انزوای اجتماعی؛
- مشکلات تمرکز/یادآوری جزئیات؛
- اختلالات خواب؛
- تحریک پذیری؛
- افزایش یا کاهش اشتها؛
- احساس درماندگی، ناامیدی یا بی ارزش بودن؛
- درد و مشکلات گوارشی که با درمان برطرف نمی شوند؛
- افکار خودکشی.
احتمال بروز افسردگی پس از سکته مغزی در افرادی که سابقه افسردگی، ناتوانی جسمی، سکته مغزی شدید، اختلالات شناختی، سابقه سکته مغزی، یا بیماریهای روانپزشکی در خانواده دارند بیشتر است. همچنین، جنسیت مونث، اضطراب پس از سکته، و نبود حمایت خانوادگی و اجتماعی نیز این خطر را افزایش می دهد.
تشخیص افسردگی پس از سکته مغزی مسئله چالش برانگیزی است، زیرا علائم سکته مغزی می تواند نشانه های افسردگی را پنهان کند. پزشک متخصص در طی ویزیت، شما را از نظر بروز افسردگی ارزیابی می کند. شما نیز باید علائم و مشکلاتی را که تجربه می کنید به صورت واضح به پزشک توضیح دهید. همراه یا یکی از اعضای خانواده خود را نیز در این گفتگوها شرکت دهید، زیرا ممکن است تشخیص علائم افسردگی برای شما دشوار باشد و یا متوجه آنها نشوید.
راهکارهای مقابله ای
- افراد نجات یافته از سکته مغزی اغلب اختلالات خلقی خود را نادیده می گیرند و افسردگی را به عنوان بخشی از علائم سکته مغزی در نظر می گیرند. حتماً باید در مورد احساسات و عواطف خود به صراحت با پزشک متخصص صحبت کنید.
- به خلق و خوی خود دقت کنید. اگر احساس ناراحتی می کنید، با انجام دادن کاری که از آن لذت می برید، حال خود را بهتر کنید. اگر موفق بودید با یک دوست این موقعیت را به اشتراک بگذارید، یا در جایی یادداشت کنید و یا عکسی از آن بگیرید.
- یک روتین روزانه برای خود تعریف کنید. فعالیت های کوچک و مورد علاقه خود را در آن قرار دهید. این کار شما را با انگیزه نگه می دارد.
- فیزیوتراپی علاوه بر کمک به بهبود مشکلات حرکتی ناشی از سکته مغزی، به بهبود افسردگی نیز کمک می کند.
- اگر می توانید ورزش و فعالیت روزانه حتی مختصر، داشته باشید.
- روزانه مدت زمان معینی را به نوشتن درباره تفکرات و احساسات خود اختصاص دهید.
- ارتباطات اجتماعی خود را حفظ کنید.
- رعایت بهداشت خواب برای سلامت روان ضروری است. یک روال ثابت برای خواب خود تعریف کنید و محیط خوابی آرام برای بهبود کیفیت خواب انتخاب کنید.
در نهایت فراموش نکنید که شاید پزشک معالجتان از درمان های دارویی نیز استفاده کند. به درمان پایبند باشید و داروهای خود را سر موقع مصرف کنید.